باران و دیگر هیچ

پنجره هستم. پنجره ای رو به باران. امیدوار و ...

باران و دیگر هیچ

پنجره هستم. پنجره ای رو به باران. امیدوار و ...

بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم...

در راستای تلاش برای بهبود حال و احوال این روزها کارهای خوبی انجام میدم در گام اول تصمیم گرفتم حواسم به آرامش روحم و سلامتیش باشه برای همین از راهکارهای منحصر به فردی استفاده میکنم: گوش دادن به موسیقی های ناب و درجه 1 در حین کار. در مورد من آلبوم های استاد شجریان، همایون، سالار عقیلی و همین طور خولیه اساسی جواب میده. من همه نوع موسیقی گوش میدم و از همشون لذت میبرم. جدیدا هم با secret garden خیلی حالم خوب میشه. بعد از موسیقی شرکت در مراسم های جمعی و خانوادگیه. همینطور مراسم های مذهبی خاص که فضاهاشون با من جور در میاد. در کنار اینها خوندن کتابهای خوب مثل جاناتان مرغ دریایی برای هزارمین بار. پیاده روی همراه با موسیقی و مثل همیشه عکاسی....

در حین عصبانیت سعی میکنم با خوندن آیه الکرسی یا سوره قدر آرامشم رو برگردونم همینطور وقتی مضطرب میشم این دو تا سوره خیلی کمک میکنن بهم. قبل از هر تصمیم یکم تامل و بستن چشمام حتی برای چند ثانیه بهم کمک میکنه تا با آرامش بیشتری تصمیم بگیرم.

من به واسطه شغلم همیشه on call هستم و حتی ممکنه قرار باشه در اوج خواب به تلفن جواب بدم و تصمیم بگیرم که خیلی مسولیت سنگینی داره. برای همین من هیچ وقت خواب آروم ندارم و خوابم بسیار سبکه به طوری که با کوچکترین صدا از خواب میپرم. همینطور به خاطر استرس زیاد محیط کارم و همینطور شرایط این روزای زندگی شخصیم و به خصوص بعد ماجرایی که برای دستم اتفاق افتاده هنوز بعضی از شبها کابوس میبینم و با فریاد یا گریه از خواب میپرم. برای این مسئله هنوز راهی پیدا نکردم به همین دلیل صبحها معمولا با خستگی زیاد بیدار میشم. امیدوارم این تلاشها برای آرامشم در روز اوضاع خواب شبم رو هم بهتر کنه.

در مرحله دوم سعی کردم حواسم به جسمم هم باشه. من مدتها بود شیر خوردن و کلا مصرف لبنیات رو به فراموشی سپرده بودم. در یک حرکت خیلی خوب روزی 1 لیوان شیر میخورم. و همینطور 2 تا دونه خرما. من کلا اهل غذای بیرون نیستم. همیشه غذای خونه برام اولویت داشته اما این چند ماهه یکم مصرف هل وهوله زیاد شده بود که یواش یواش دارم کمش میکنم. من همیشه به واسطه شغلم ساعت ناهار خوردنم 3 یا بعضی وقتها 4 عصر بوده و صبحانه هم 7 صبح. تو این فاصله هم معمولا چیزی نمیخورم. الان تقریبا آوردمش 1:30 و سعی میکنم تو این فاصله یه میوه کوچیک بخورم.

اینها همه تو یک ماه گذشته انجام شده. بهم اثبات شد که قابل انجامه. حالا باید سعی کنم تثبیت بشن تو برنامه روزانه ام.

+ MAPm

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.