باران و دیگر هیچ

پنجره هستم. پنجره ای رو به باران. امیدوار و ...

باران و دیگر هیچ

پنجره هستم. پنجره ای رو به باران. امیدوار و ...

باد

"دیگر بس است

- باد گفت-

از دربه دری خسته ام

همسایه و بستری میخواهم"

در خانه من بود

برخاست

آشیانه من فروریخت.

 محمد شمس لنگرودی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.