-
خریت
سهشنبه 21 خرداد 1392 21:32
آقا امروز رفتم کلاس. عااااالی بود. خوب طبق معمول همیشه این کلاسا من از همه کوچیکترم. این دستم هم که شده وسیله تبدیل شدن ما به گاو پیشونی سفید. خلاصه آدمای جدیدی رو دیدم. آقایون که همه از صنایع فضایی و دریایی و ایران خودرو هستن، خانما از جاهای معروفی نیستن. یکیشون با مزه است. 40 سالشه ولی واقعا تهش 30 -32 بهش میاد...
-
تنفر
دوشنبه 20 خرداد 1392 21:43
من هیچ وقت کسی رو بازی ندادم. هیچ وقت سر کسی بازی در نیاوردم. تنها کاری که کردم وابسته شدم برای دومین بار توی عمرم و ضربه خوردم برای دومین بار توی عمرم. سهمگین و این ضربه رو تو زدی. من بازی نکردم. فقط عاشق شدم برای اولین بار توی عمرم و ضربه زدی. میدونی حرصم میگیره که من تو رو باید درک کنم ولی من هیچی. ازت ناراحتم....
-
آخیش...
یکشنبه 19 خرداد 1392 15:50
امروز رفتم کارخونه. به آقای مدیرعامل میگم سلام من اومدم میخنده و از حالم می پرسه منم کلی توضیح میدم براش. اونم حسابی گوش میکنه. میگم نمی تونم هر روز 8 ساعت کار کنم. میگه هر وقت میخوای بیا هر وقت می خوای برو. میگه حتی اگه صبح زود هم نیومدی اشکال نداره. اصلا به خودت فشار نیار ضعیف شدی! می خندم ازش تشکر می کنم. صدام...
-
سلام
شنبه 18 خرداد 1392 19:24
اینجا همان باران و دیگر هیچ است تنها نقل مکان کردم.... برای خوندن مطالب قبلی من meria.blogfa.com ************************************** دارم میرم دکتر دستمو چک کنه. استرس دارم. صبح که پانسمان عوض کردم خیلی زشت شده انگشتم.... اگه بخیه دستمو بکشه شاید فردا یه سر رفتم کارخونه. + بخیه هامو کشید. درد نداشت. ++ اول از همه...