باران و دیگر هیچ

پنجره هستم. پنجره ای رو به باران. امیدوار و ...

باران و دیگر هیچ

پنجره هستم. پنجره ای رو به باران. امیدوار و ...

خریت

آقا امروز رفتم کلاس. عااااالی بود. خوب طبق معمول همیشه این کلاسا من از همه کوچیکترم. این دستم هم  که شده وسیله تبدیل شدن ما به گاو پیشونی سفید. خلاصه آدمای جدیدی رو دیدم.

آقایون که همه از صنایع فضایی و دریایی و ایران خودرو هستن، خانما از جاهای معروفی نیستن. یکیشون با مزه است. 40 سالشه ولی واقعا تهش 30 -32 بهش میاد پزشکه. باحاله. شاده.

عصری رفتم یه مانتو خریدم نازه.


+ تمام روزمنتظر بودم زنگ بزنی تو بهتر از همه میدونی: گویند که انتظار همچون مرگ است... 


تنفر

من هیچ وقت کسی رو بازی ندادم. هیچ وقت سر کسی بازی در نیاوردم. تنها کاری که کردم وابسته شدم برای دومین بار توی عمرم و ضربه خوردم برای دومین بار توی عمرم. سهمگین و این ضربه رو تو زدی. من بازی نکردم. فقط عاشق شدم برای اولین بار توی عمرم و ضربه زدی. میدونی حرصم میگیره که من تو رو باید درک کنم ولی من هیچی. ازت ناراحتم. امروز دلمو شکستی یادت نره.




+از تهرون متنفرم. احساس میکنم این شهر تو رو از من گرفت.

آخیش...

امروز رفتم کارخونه.

به آقای مدیرعامل میگم سلام من اومدم میخنده و از حالم می پرسه منم کلی توضیح میدم براش. اونم حسابی گوش میکنه.

میگم نمی تونم هر روز 8 ساعت کار کنم. میگه هر وقت میخوای بیا هر وقت می خوای برو. میگه حتی اگه صبح زود هم نیومدی اشکال نداره. اصلا به خودت فشار نیار ضعیف شدی! می خندم ازش تشکر می کنم.

صدام میزنه میگه راستی تمام هزینه هایی رو که بیمه نداد شرکت پرداخت میکنه. میگم اصلا اهمیتی نداره مسائل مالی. میگه برای من مهمه. باز میخندم. میگه ممنون. بازم میخندم و میام بیرون.

میرم توی خط. بیشتر بچه ها میان حال و احوال میکنن. تو صورت بعضیاشون لبخند رضایتی هست از اومدن من که شاد میشم.

-دیگه کلی برام تعریف کردن من نبودم چه اتفاقایی افتاده. تازه یکی از بچه ها گفت به خانمش میگه برام یه داروی خونگی بخره اینقدر حس خوبیه که نگو.

- دیگه اینکه احتمالا فردا دارم میرم تهرون برای دوره آموزشی. نمی تونم بنویسم باید ضبطش کنم

- باید بدم یه مهر برام بسازن، به جای امضا تو کارخونه. اینقدر بدم میاد از مهر اسم...

سلام

اینجا همان باران و دیگر هیچ است تنها نقل مکان کردم....

برای خوندن مطالب قبلی من

meria.blogfa.com


**************************************

دارم میرم دکتر دستمو چک کنه. استرس دارم. صبح که پانسمان عوض کردم خیلی زشت شده انگشتم....

اگه بخیه دستمو بکشه شاید فردا یه سر رفتم کارخونه.


+ بخیه هامو کشید. درد نداشت.

++ اول از همه به تو گفتم. دست خودم نیست. همیشه اولین نفری که به ذهنم میرسه تویی.